تأثیر کرونا بر عرصههای رفتارسازمانی
ما به دو صورت میتوانیم درباره آینده کرونا پیشبینی داشته باشیم: یک حالت اینکه این بیماری هم مانند بیماریهای قبلی دورهای دارد و بعد از مدتی ناپدید خواهد شد و همه چیز به حالت اول برخواهد گشت.
حالت دیگر اینکه محدودیتها و این شرائط ادامه پیدا خواهد کرد و باید منتظر پیک دوم و سوم آن باشیم و مشخص نیست این وضعیت تا کِی ادامه خواهد داشت.
شیوع ویروس کرونا یکی از بیشترین تاثیرات را بر حوزه رفتار سازمانی گذاشته؛ چون الفبای رفتار سازمانی بر ارتباطات میان فردی است. ارتباطات میان فردی همیشه مفروض و بدیهی شمرده شده و هیچگاه متصور نمیشد انسانها از ارتباط حداقلی با یکدیگر منع شوند. در رفتار سازمانی همیشه فرض شده که انسانها محدودیتی در ارتباط با همدیگر ندارند.
در دوره کرونا رفتار سازمانی به چه شکل تغییر میکند؟ یا در دوره پسا کرونا بعد از اینکه عادت کردیم به این محدودیتها و فاصلهها، رفتار ما چگونه عوض میشود؟
بعد از اینکه این دوره را طی کردیم مشخص میشود چگونه این بیماری بر وجوه فردی ارتباطات افراد تاثیر گذاشته است. در وجوه فردی، چیرهایی مانند شخصیت و هیجانات افراد در تعامل آدمها با همدیگر و قرارگرفتن در جمع شکل میگیرد. مثلا افراد برونگرا همیشه به دنبال جمع هستند و افراد درونگرا به دنبال خلوتی برای خود. آیا بعد از این دوره به تعداد افراد درونگرا اضافه خواهد شد؟ ممکن است اگر این دوره طولانی شود افراد قابلیتهای ارتباطات میان فردی خود را به تدریج از دست بدهند. شاید هم عکس آن اتفاق بیفتد و تازه قدر اجتماعاتمان را بدانیم و افراد از کار گروهی و کار تیمی در سازمان و محل کار خود لذت ببرند.
هیجانات نیز معمولا توسط یک اتفاق جمعی به وجود میآید و بروز آن نیز در جمع است و افراد دنبال کسی میگردند که احساسات خود را با او در میان بگذارند. اکنون که بیشتر کارها به شکل دورکاری است و افراد همکاران خود را نمیبینند، هیجانات چگونه تغییر میکند؟
همچنین در بحث انگیزه بخشی، بسیاری از روشهای انگیزه بخشی از ارتباطات میان فردی ناشی میشود. بسیار مهم است که افراد با همکاران خود و مافوق خود ارتباط داشته باشند و از آنها انگیزه بگیرند.
اینها بخشهایی از سطح فردی سازمان بوده و در سطح گروه، کار گروهی و کار تیمی دارد مفهوم خود را از دست می دهد یا شکل و شمایل جدیدی پیدا میکند. آیا تیم مجازی میتواند جایگزین تیم حقیقی شود؟
البته همه اینها بستگی دارد به اینکه این دوره چقدر طولانی شود و با چه شدتی ادامه پیدا کند.
در سطح سازمانی نیز در بحث ارتباطات سازمانی، ارتباطاتی غنی است که چهره به چهره باشد و موقعیت همدیگر را درک کنند در حالیکه در ارتباطات مجازی حتی بصورت تصویری به راحتی موقعیت همدیگر را درک نمیکنیم.
ارتباطات حضوری علاوه بر انتقال اطلاعات سبب آشنا شدن افراد با یکدیگر، ایجاد وفاداری و ماندگاری و تعهد، شناخت علائق همدیگر و… میشد.
در بحث رهبری نیز محدودیتهای جدی اتفاق افتاده و زمینهی نفوذی که شاکلهی رهبری را شکل میدهد به خاطر محدودیت ارتباطات میان فردی خیلی محدود شده است.
از طرفی تعارضات، مذاکرات میان سازمانی، لابیها و… خیلی محدود میشود.
در بحث ساختارهای سازمانی نیز تاثیرات جدی رخ میدهد. مثلا اگر با دورکاری و به شکل مجازی کارها پیش میرود، چه نیازی به ساختار سازمانی قبلی است؟
به نظر میرسد طراحی شغلها نیز دستخوش تغییراتی خواهد بود.
در این مدت افراد دارند روشهای جدید را تجربه میکنند؛ البت ممکن است در پایان این دوره بر اساس اینکه در کوتاه مدت تجربیات جدیدی داشتند و به به نتایجی رسیدند، شتابزده عمل کنند و این نتایج را به سرعت تعمیم بدهند بدون اینکه به منافع از دست رفته خود پس از محدودیت ارتباطات توجه کنند. شاید صرفه جویی مالی که در این مدت اتفاق افتاد سبب تصمیم گیری غلط مدیران شود.
فرهنگ سازمانی نیز دستخوش تغییرات زیادی میشود چون فرهنگ نیز از کنار هم بودن آدمها به وجود میآید و مفاهیمی مثل ارزشها و هنجارها بر اساس این پیش فرض که محدودیتی برای کنار هم بودن افراد وجود ندارد شکل گرفته است.