ظرفیت نیروهای داوطلب مردمی و گروههای جهادی در مدیریت بحرانهای اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
در بحرانهای اجتماعی ظرفیت دولتها کفایت نمیکند. دولتها برای شرایط عادی سازماندهی شدهاند؛ برای همین در بسیاری از کشورها برای مواجهه با بحرانها ارتش به دولت کمک میکند. بازوی دیگر دولتها در چنین شرایطی بنیادها و موسسات خیریه هستند تا نیروهای داوطلب مردمی را سازماندهی کنند که بتوانند نیازهای محلی را پاسخ بدهند. در کشور ما انجمنهای خیریه دچار چالشهایی شده و به جای آن گروههای جهادی فعالیت میکنند.
این ظرفیت نیروهای جهادی و مردمی را چگونه میشود مدیریت کرد و به نحوی آن را سازماندهی و هماهنگ کرد که بیشترین اثر گذاری را در جهت رفع نیازهای مردم داشته باشد.
دانش مدیریت برگرفته از شرکتها و سازمانها میباشد. این نوع دانش مدیریت در خصوص مدیریت نیروهای داوطلب و جهادی کفایت نمیکند؛ چون دیگر استخدام، قراردادی، جبران خدمات، حقوق و دستمزدی در کار نیست، اطاعت پذیری و بوروکراتیک وجود ندارد. بنابراین نیازمند دانش جدیدی هستیم و نیازمند تولید ادبیات در این زمینه هستیم. در اینجا به جای مدیریت، رهبری مطرح میشود. در مدیریت، فرد بر اساس یک قدرت قانونی اختیارات، بودجه و امکاناتی دارد و دستور میدهد تا کارها انجام شود؛ اما رهبری بیشتر بر پایه نفوذ در قلب و دلها است و لزوماً بر مبنای یک اقتدار قانونی نیست. در مدیریت نیروهای داوطلب و جهادی اطاعت بر مبنای محبت و ولایت پذیری مطرح است.
دو کار مهمی که رهبر انجام میدهد چشم انداز سازی و الگو سازی است. در ماجرای کرونا این کار را از سوی مقام معظم رهبری در فراخوان رزمایش همدلی و مواسات و کمک مومنانه تجلی پیدا کرد و سپس الگو سازی نیز انجام شد.
حضور مردم در دیدگاه امام و رهبری جایگاه اصلی را دارد و این چیزی است که تمایز بین ما و دیگر گفتمانهای مشارکت مردمی را میسازد.
در ماجرای کرونا تمام محلههای ایران درگیر شدند و تمام ظرفیتهای مردمی وارد صحنه شدند و همه اقشار در آن حضور داشتند؛ اما نیروهای جهادی و هیئتی به طور ویژهای در این ماجرا درخشیدند. این در هر سطحی پیوندهای جبهه انقلاب را مستحکمتر از گذشته کرد و ظرفیتهای مردمی جبهه انقلاب را شناسایی کرد.
چند مساله مهم در رابطه با حرکت گروههای مردمی و جهادی وجود دارد:
۱- عدم توفیق دستگاههای دولتی و متصدی برای استفاده از گروههای مردمی
۲- ناکارآمدی دستگاههای متصدی امور مردمی در بحرانها مثل سازمانهای بسیج مستضعفین، کانونهای مساجد، امور مساجد، اوقاف و امور خیریه
۳- پراکندگی گروههای مردمی و عدم انسجام و هماهنگی میان آنها
۱) اصلیترین علل عدم توفیق متصدیان امور در استفاده از گروههای مردمی:
یکی از اصلیترین، اغراض سیاسی میباشد. این تصور وجود دارد که اگر به اینها بها داده شود تفکر جبهه مقابل گسترش و اعتماد عمومی به آنها افزایش پیدا میکند.
در بحث ناتوانیهای دولت با مشکل عدم تصمیم گیری قاطع مواجه بودیم. وقتی فضای ابهام وارد تصمیم گیری میشود، علاوه بر نیروهای دولتی، نیروهای مردمی را نیز سردرگم میکند.
مشکل دیگر عدم شناخت وضعیت موجود بود. گزارشهایی که در ردههای بالای مدیریتی مطرح میشد با کف کار خیلی متفاوت بود.
مشکل دیگر محافظه کاری و ریسک پذیری پایین بود. اعتماد به گروههای جهادی و مردمی نیازمند درصدی از ریسک پذیری است.
همچنین با خلاهای قانونی و رویهای مواجه هستیم. جایگاه نهادهای مردمی در قوانین ما در هالهای از ابهام است. اکنون بیش از ۲۰ نهاد وجود دارد که میتوانند برای خیریهها مجوز صادر کنند.
۲) علل ناکارآمدی دستگاههای متصدی امور در بحرانها:
از دست دادن اعتماد عمومی به علت اداری و سازمانی شدن آنها؛ چون جنبه بوروکراتیک آنها در تعامل با مردم بالا رفته است.
دستگاههایی مثل بسیج مستضعفین، جهاد سازندگی و… که مدعی هستند تعدادی از گروههای مردمی را زیر چتر خود دارند دچار این مشکل شدهاند.
همچنین ناتوانی اشخاصی که در آن جایگاه قرار گرفتهاند نیز سبب از دست دادن اعتماد عمومی شده است.
تعدد و تشتت این دستگاههای متصدی نیز مساله ساز است.
۳) علل پراکندگی گروههای مردمی و عدم انسجام آنها:
یکی از اصلیترین علتهای آن غلبه نگاههای تشکیلاتی بر نگاههای جبههای است. همچنین تجربههای ناموفق گذشته آنها از همکاری سبب عدم انسجام آنها میشود.
علت دیگر آن اختلاف رویکردی است؛ مثلاً تاکید یک قرارگاه بر روی شبکه سازی است و تاکید قرارگاه دیگر بر روی عملیات.
علت دیگر محدود بودن عرصههای فعالیت موثر است. کارهایی که گروههای جهادی با ابتکار خود انجام میدادند بعضاً محدود بود.
از علل دیگر تعدد قرارگاههای مردمی مدعی، ضعفهای متاثر از مسئولین گروههای مردمی و… است.
یک علت دیگر عدم درک صحیح و عملیاتی از شبکه و جبهه میباشد. بعضی رهبران گروههای مردمی دید ساختاری نسبت به شبکه و جبهه دارند و فکر میکنند حتماً باید ساختار جدیدی به نام قرارگاه و… درست کنند تا مسائل حل شود.